سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قاصدک
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

 

 

خاطراتم دفتر شعریست از گذشته تا به حال ، از حال تا به آینده

خاطراتم همان گذر عمریست که گذشته را ندانم چگونه گذشت

 به حال رسیدنم چگونه بود حالا باید بفکر آینده شد

خاطراتم همان لحظه هائی که با دوستان جمع بودیم

 و در این فکر که دوباره تکرار لحظات خواهد شد

 اما لحظه ها ناب بودند و بخاطر ارزششان تکراری نداشتند

خاطراتم همان دوران کودکی بود که دست در دست

 خواهر و برادر نردبان را بسوی پشت بام نگاه داشته

و یکی یکی خود را به اتاقک زیر شیربانی میرساندیم

و چه محیط جالب و آرامش بخشی بود

و از دریچه ای اتاق پذیرائی همسایه که دائم روضه خوانی داشت

نظاره گر بودیم  بعدش هم به لبه های شیربامی میرفتیم

 و از اون بالا تمام پشت بامهای همسایه که هر کدومشون

 دیدنیهای خاص خودشون داشتند نظاره میکردیم

خاطراتم ، همان گذشته های ناب کودکی بودند

 که جمع خانواده همیشه در سر میز غذا منتظر پدری مهربان بودیم

 که وقتی وارد میشد به احترام او بر پا میزدیم

واز ورودش در جمع خانواده شادمان بودیم 

خاطراتم همان صبر و حوصله مادری که همیشه وانمود میکرد

خدا نگهدار ما بوده واقعا وقتی فکرشو میکنم راست میگفتند

 فرشته های خدا مواظب کودکان است ما را هم خدا

نگه میداشت با اون همه چابکسری و

شیطنت هائی که داشتیم 

 

 

خاطراتم همان دوره مدرسه ای بود که با شور وحال

بچگی میبایست دروس دو وقته صبح و عصر را طی نمود

خاطرات گذشته  در رویاهایم تداعی بخش شد اما فقط رویا !

و حال فقط این خاطرات هست که در من انگیزه زندگی میدهد

 چرا که گذشته ها آینده را میسازند .

 

 


[ دوشنبه 93/4/2 ] [ 3:59 عصر ] [ زهره صفی آریان ] [ ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 52351