قاصدک | ||
خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش
چه حس غریبی می شود وقتی دلتنگ کسی میشوی که کنارت نیست .....
خاطراتم دفتر شعریست از گذشته تا به حال ، از حال تا به آینده خاطراتم همان گذر عمریست که گذشته را ندانم چگونه گذشت به حال رسیدنم چگونه بود حالا باید بفکر آینده شد خاطراتم همان لحظه هائی که با دوستان جمع بودیم و در این فکر که دوباره تکرار لحظات خواهد شد اما لحظه ها ناب بودند و بخاطر ارزششان تکراری نداشتند خاطراتم همان دوران کودکی بود که دست در دست خواهر و برادر نردبان را بسوی پشت بام نگاه داشته و یکی یکی خود را به اتاقک زیر شیربانی میرساندیم و چه محیط جالب و آرامش بخشی بود و از دریچه ای اتاق پذیرائی همسایه که دائم روضه خوانی داشت نظاره گر بودیم بعدش هم به لبه های شیربامی میرفتیم و از اون بالا تمام پشت بامهای همسایه که هر کدومشون دیدنیهای خاص خودشون داشتند نظاره میکردیم خاطراتم ، همان گذشته های ناب کودکی بودند که جمع خانواده همیشه در سر میز غذا منتظر پدری مهربان بودیم که وقتی وارد میشد به احترام او بر پا میزدیم واز ورودش در جمع خانواده شادمان بودیم خاطراتم همان صبر و حوصله مادری که همیشه وانمود میکرد خدا نگهدار ما بوده واقعا وقتی فکرشو میکنم راست میگفتند فرشته های خدا مواظب کودکان است ما را هم خدا نگه میداشت با اون همه چابکسری و شیطنت هائی که داشتیم
خاطراتم همان دوره مدرسه ای بود که با شور وحال بچگی میبایست دروس دو وقته صبح و عصر را طی نمود خاطرات گذشته در رویاهایم تداعی بخش شد اما فقط رویا ! و حال فقط این خاطرات هست که در من انگیزه زندگی میدهد چرا که گذشته ها آینده را میسازند .
جهد کن جهد ، که وقت من و تو در گذر است ... ساعت گیج زمان در شب عمر میگذرد حاشا بر این زمانه تا بخود آئیم در گذرست ! یکدگر را نشناخته افسوس که جا میپگذارد بی رحمند گذر ثانیه ها .... ثانیه هائی که ارزش طلا بهمراه دارند ندانیم آمدنمان بهر چه بود رفتنمان هم به کجا می انچامد ! زمانه نیک و بد من به دست فراموشی سپرد حاشا بر این زمانه ! تا بخود آئیم در گذرست !
باران ! شما دوستانیکه از اول افتتاح این وبلاگم وبه این نام (گذر لحظات) همراهم بودید و هستید و.... دوستانیکه جدیدا به این ولاگ میپیوندید نهایت تشکر دارم این نام را در این وبلاگم انتخاب کردم چون دوست داشتم در گذر لحظات مطالب خوب و ارزنده که برایم ایجاد میشود بیان کنم اما نتوانستم چطور و چگونه فقط تا حدودی در قالب اشعار بیانگر لحظات بودم دوست دارم سختیهای زندگی را در قالب خوبیها بیان کنم و خود را به این نتیجه برسانم که میگذرد و خوشیها را در قالب انتظار بیان کنم و خود را به این نتیجه برسانم که نا امید نباشم . لحظات زندگی پر از فراز و نشیب است که در طی کذر لحظات از کنار چگونه اشخاصی میگذریم و خاطره میسازیم چه خوب چه بد. خوب هم میدانیم که زندگی دنیای ما هرگز تکراری نخواهد شد فقط خاطرههاست که تکراری در ذهن ما جا میگذارد به این نتیجه رسیدم که بسیاری از سختیهای لحظات سازندگی من شد تا با تنها بودنم احساس کنم کمی بزرگتر شدم به این نتیجه رسیدم جواب مهربانی را هر کسی درک ندارد بلکه به مرور زمان توانستم همتای او با او برخورد کنم تا اینکه به غرور بی پایه اش پی ببرد (درست همتای خودش) به این نتیجه رسیدم در اوج تنهائی لحظات ؛ آری خدائی هست که مرا بخوبی حمایت میکند وتنها رهایم نمیکند فقط در لحظات ؛ امتحانم میکنه منهم که لحظه ای یادش را فراموش نمیکنم پس حسابی خیالش راحت است . به این نتیجه رسیدم حق گرفتنیست نه دادنی ! بلکه با صبر و استقامت تا نتیجه آخر باید مبارزه کرد تا حق و حقوقم پایمال نشود به این نتیجه رسیدم آدمهائی هستند که طاقت محبت خالصانه مرا ندارند پس برای جلوگیری از سوءاستفاده آنان مجبورم شمشیر را از رو ببندم ( البته بعضی آدمها که ظرفیتشان بسیار کم است ) به این نتیجه رسیدم دوستان واقعیم را از حس تنفس مهرشان دریابم آری نتیجه آخر اینکه بر زمین آمدیم تا از خود به خدا برسیم
قدرت اجرای عمل ورفع موانع قدرت تغییر جریان عمل وامکان ابتکار قدرت اختیار وبرآوردن امیال صحیح و بجا . آزادی در این مفهوم دلخواه همه کس است وکمتر کسی است که حاضر باشد قدرت اجرای عمل وابتکار واختیار را به هیچ قیمتی،حتی به قیمت موفقیت وسعادت ،از دست بدهد. هر کس که از آزادی محروم شود هر که باشد برده است زیرا برده کسی است که محکوم است که برای آوردن خواسته های دیگران به طرق یکنواختی که قبلا تعیین شده اند فعالیت کند. برعکس فرد آزاد کسی است که میتواند به خواسته های خود برسدودر طرقی که قبلا تعیین ومقرر نشده است عمل کند.اما عمل آزادی مستلزم داشتن قابلیت ومهارت است واین قابلیت ومهارت بدون استعانت هوش وخرد وصال نمیدهد.شناخت اوضاع واحوالی که عمل در آن صورت میگیرد برای تامین قابلیت ومهارت عملی ضرورت دارد.شخص حتی اگر بخت با او یاری کند قادر نیست بدون بکار بستن هوش وخرد خود را با موفقیت قرین سازد.کسانیکه بررسی وشناسائی شرایط عمل را جدی نمیگیرند محکوم به شکستند . هر کس که خود را شیفته ی آزادی معرفی میکند ولی تحقق آزادی را صرفاً منوط به رفع قیود قانونی وسیاسی بداند ،یاشیادیست که میخواهد به این طریق مردم را با فعالیتهای بی نتیجه سرگرم سازد واز تغییر اوضاع وانهدام امتیازات خود جلوگیری کند. که خیالبافیست که هنوز در اسارت نظریه ی خوش بین وساده گیر طبیعت پرستان دیرین مانده است. آزادی طبیعی که فرد در خارج جامعه احساس میکند ،آزادی واقعی نیست وبه سهولت در مقابل موانع وحوادث مزاحم،زوال می یابد ولی آزادی که ناشی از زندگی اجتماعی والزامات ومزایای آن باشد با دوام وقابل اطمینان است.
هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق گه گشت خلیل و به دل نار بر آمد یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی از دیده عیوب چو انوار بر آمد حقا که هم او بود کاندر ید بیضا در چوب شد و بر صفت مار بر آمد مولانا می گشت دمی چند بر این روی زمین او عیسی شد و بر گنبد دوار بر آمد بالجمله هم او بود که می آمد و می رفت تا عاقبت آن شکل عرب وار بر آمد منسوخ چه باشد؟ نه تناسخ به حقیقت شمشیر شد و در کف کرار بر آمد هم او بود که می گفت انا الحق منصور نبود آن که بر آن دار بر آمد رومی سخن کفر نگفته ست و نگوید کافر بود آن کس که به انکار بر آمد
آرامش خود را حفظ کنید و با بردباری به پیش روید برای اینکه تکنیک بردباری خیره شوید خواندن سخنان یکی از بزرگترین متفکران جهان ((Markus Arllimus)) مفید خواهد بود او توصیه کرده روحتان را با دنبال کردن مادیات آزار ندهید چون آنها به آزردگی شما بی اعتنا خواهند بود وباز چقدر مضحک وعجیب است نگرانی برای چیزهائی که در این دنیا رخ میدهد در هنگ کنک به این ضرب المثل قدیمی چینی برخوردم که از زبان دانشمندی ناشناخته گفته شده بود اما نشان میداد که او کاملا بر اصل بردباری احاطه داشته است او میگوید : در موارد اضطراری کمی تآنی کنید دو کلمه آرامش بخش دیگر که میتواند واقعا شما را در آسان گرفتن کمک کند خونسردی ونزاکت است در گفتگوهای محاوره ای ممکن است این کلمات قدیمی به نظر رسند امروزه بیشتر میگویند هیچ وقت اجازه ندهید چیزی سپر محافظ را از شما بگیرد یا به زبان امروزی نگذارید چیزی شما را از پا بیندازد فقط احساس شوخ طبعی خود را حفظ کنید ودر زندگی آنرا بکار گیرید (جوش نزنید) زیرا هیچ مشکلی برای همیشه پایدار نمی ماند.
آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش که کمال آنچه هستی باشی زیبائی به هر جا آرامش می آورد ، چه دست ساز انسان چه طبیعی. به زیبائی بیاندیش ، نه برای انگیزش ، که در جهت تعالی . نشانه های بهشت خدا را میتوان در هر گوشه ای از این دنیا دید .
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |